تحلیل ژنتیکی مقاومت به بیماریها در جمعیتهای حیوانی
تحلیل ژنتیکی مقاومت به بیماریها در جمعیتهای حیوانی، حوزهای حیاتی در زیستشناسی تکاملی، بهداشت دام، و حفاظت از حیات وحش است. هدف این رویکرد، شناسایی ژنها یا مناطق ژنومی مرتبط با مقاومت در برابر عوامل بیماریزا و درک چگونگی تکامل این ویژگی در جمعیتها است. این دانش نه تنها برای توسعه راهبردهای جدید واکسیناسیون و بهبود سلامت حیوانات اهلی ضروری است، بلکه در حفظ گونههای وحشی در مواجهه با بیماریهای نوظهور نیز نقش کلیدی دارد.
یکی از رویکردهای اصلی در این تحلیل، استفاده از مطالعات ارتباط ژنوم-گسترده (GWAS) است. در این روش، محققان به دنبال همبستگی بین تنوع ژنتیکی (SNPها یا تغییرات تعداد کپی) در سراسر ژنوم یک جمعیت و میزان مقاومت آنها به یک بیماری خاص هستند. با مقایسه ژنوم حیوانات مقاوم و حساس، میتوان مناطق ژنومی کاندیدا را شناسایی کرد که حاوی ژنهای مرتبط با پاسخ ایمنی یا سایر مکانیسمهای دفاعی بدن هستند. این روش به شناسایی ژنهایی مانند MHC (Major Histocompatibility Complex) کمک کرده که نقش مهمی در تشخیص پاتوژنها ایفا میکنند.
علاوه بر شناسایی ژنها، تحلیل ژنتیکی به درک مکانیسمهای تکاملی مقاومت نیز میپردازد. مقاومت میتواند از طریق انتخاب طبیعی (Natural Selection) در جمعیتهایی که در معرض پاتوژنها قرار دارند، تکامل یابد. پاتوژنها فشار انتخابی قوی ایجاد میکنند که منجر به افزایش فراوانی ژنهای مرتبط با مقاومت در نسلهای بعدی میشود. بررسی تاریخچه تکاملی و الگوهای جریان ژن در جمعیتها میتواند نشان دهد که چگونه این مقاومت در طول زمان گسترش یافته و آیا به دلیل جهشهای جدید یا انتخاب آللهای از قبل موجود است.
کاربردهای این تحلیل بسیار گسترده است. در بهداشت دام، شناسایی ژنهای مقاومت میتواند به پرورش نژادهای حیوانی مقاومتر در برابر بیماریهای رایج مانند آنفولانزای مرغی یا بیماریهای خوکی کمک کند. این امر نیاز به مصرف آنتیبیوتیکها را کاهش داده و امنیت غذایی را افزایش میدهد. در حفاظت از حیات وحش، درک مقاومت ژنتیکی میتواند به مدیریت جمعیتهای آسیبپذیر در برابر بیماریهایی مانند سارکوم صورت شیطان در شیطان تاسمانی یا بیماری وسترن نیل در پرندگان کمک کند. این رویکرد، ابزارهای جدیدی برای حفاظت از تنوع زیستی در مواجهه با تهدیدات بیماریزا ارائه میدهد.